مملکتآنلاین گزارش میدهد؛
کمبود پرستار در ایران؛ واکاوی یک مشکلِ پیچیده!
«مهاجرت روزافزون پرستاران به کشورهای دارای شرایط کاری بهتر، یکی از عوامل تأثیرگذار بر بحران کمبود پرستار در ایران است. آمارهای غیررسمی حاکی از آن است که سالانه بین ۳۰۰۰ تا ۵۰۰۰ پرستار از کشور مهاجرت میکنند. دلایل این مهاجرت گسترده شامل مواردی نظیر تفاوت شدید درآمدها، عدم امنیت شغلی، خستگی ناشی از اضافهکاریهای مداوم و نبود فرصتهای ارتقا شغلی است.»
به گزارش مملکتآنلاین؛ نظام بهداشت و سلامت ایران در سال های اخیر با یک مشکل جدی در قالب کمبود پرستار دست به گریبان بوده است. در این راستا، احمد نجاتیان رئیس سازمان نظام پرستاری ایران در موضع گیری از کمبود 100 هزار پرستار در ایران خبر داده است. در این چهارچوب، برخی منابع به این مساله اشاره می کنند که هر سال چیزی بین 3 تا 5 هزار پرستار به دلایلی نظیر مهاجرت، بازنشستگی زودهنگام، فرسودگی شغلی و درآمد پایین، از سیسم درمان خارج می شوند.
آمارهایی از این دست همه و همه این نکته را برجسته کرده اند که باید هر چه سریعتر فکری به حال کمبود قابلتوجه پرستار در نظام بهداشت و درمان کشور از سوی مسوولان امر انجام شود. با این همه، اینطور به نظر میرسد که بحران کمبود پرستار در ایران به طور خاص ریشه در 4 مولفه محوری دارد.
اول اینکه یکی از مهمترین دلایل کمبود پرستار در ایران، نبود یک نظام جامع و آیندهنگر در برنامهریزی نیروی انسانی در بخش سلامت است. طی سالهای اخیر، سیاستگذاریهای ناپایدار، عدم توازن میان ظرفیت دانشگاهها و نیازهای واقعی بیمارستانها، و نبود بانک اطلاعاتی دقیق از نیازهای نظام سلامت باعث شده است که تربیت نیروی پرستاری متناسب با رشد جمعیت، افزایش بیماریهای مزمن و توسعه زیرساختهای درمانی کشور نباشد.
برای نمونه، در حالی که استاندارد جهانی نسبت پرستار به تخت بیمارستانی حدود ۲.۵ است، این رقم در ایران به طور میانگین کمتر از ۱ گزارش شده و در مناطق محروم حتی به ۰.۶ نیز میرسد. این شکاف نشان میدهد که برنامهریزی منابع انسانی در حوزه پرستاری از نیازهای میدانی و واقعیتهای جامعه فاصله دارد.
نکته دوم اینکه مهاجرت روزافزون پرستاران به کشورهای دارای شرایط کاری بهتر، یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار بر بحران کمبود پرستار در ایران است. آمارهای غیررسمی حاکی از آن است که سالانه بین ۳,۰۰۰ تا ۵,۰۰۰ پرستار از کشور مهاجرت میکنند. دلایل این مهاجرت گسترده شامل تفاوت شدید درآمدها، عدم امنیت شغلی، خستگی ناشی از اضافهکاریهای مداوم و نبود فرصتهای ارتقاء شغلی است.
پرستاران ایرانی در کشورهای دیگر بهویژه کشورهای حوزه خلیج فارس، کانادا، استرالیا و آلمان، به دلیل دانش بالا و تجربه میدانی مورد استقبال قرار میگیرند. در نتیجه، نظام سلامت ایران با از دست دادن نیروهای مجرب و سرمایه انسانیِ تربیتشده مواجه است. پدیدهای که تربیت جایگزین برای آن، هم زمانبر و هم پرهزینه است.
مساله سوم اینکه شرایط کاری پرستاران در ایران اغلب با فشارهای روانی و جسمی همراه است. شیفتهای سنگین، کمبود نیروی کمکی، تعداد زیاد بیماران در برابر یک پرستار، و عدم تناسب میان وظایف محوله با حقوق و مزایا، سبب فرسودگی شغلی و کاهش انگیزه در میان پرستاران شده است.
افزون بر این، استخدامهای موقت، نبود قراردادهای بلندمدت، و عدم پرداخت بهموقع حقوق و اضافهکاریها، احساس بیثباتی شغلی را در میان پرستاران گسترش داده است. بسیاری از پرستاران تازهوارد به دلیل این شرایط نامناسب، تصمیم به ترک حرفه یا مهاجرت به مشاغل دیگر میگیرند. تصمیمی که مستقیماً به کاهش ظرفیت نظام سلامت منجر میشود.
و در نهایت نکته چهارم اینکه تفاوت درآمدی فاحش میان پرستاران و سایر گروههای درمانی، بهویژه پزشکان، یکی دیگر از عوامل دلسردکننده برای پرستاران است. در حالی که نقش پرستار در فرآیند درمان بیمار بهشدت کلیدی است، اما دریافتی آنها در بسیاری موارد فاصلهای چشمگیر با پزشکان دارد. این شکاف اقتصادی، بهویژه در محیطهای بیمارستانی که حجم کار بسیار بالاست، احساس نادیدهگرفتهشدن را در میان پرستاران تشدید میکند.
از سوی دیگر، منزلت اجتماعی حرفه پرستاری هنوز به اندازه جایگاه واقعی این حرفه در جامعه ارتقا نیافته است. نگاه غلط به پرستار بهعنوان نیروی صرفاً اجرایی، موجب تضعیف هویت حرفهای آنان شده است. این عامل، به همراه مشکلات معیشتی و کمتوجهی در سیاستگذاری، موجبات خروج زودهنگام پرستاران از چرخه خدمت را فراهم آورده است.
انتهای پیام/