ترامپ و کابوسِ ۲ دردسر بزرگ!

به گزارش مملکت‌آنلاین؛ چند ماه بیشتر از حضور مجدد دونالد ترامپ در کرسی ریاست جمهوری آمریکا نمی‌گذرد با این حال در همین مدت محدود نیز وی سیل قابل توجهی از جنجال و تنش را در عرصه سیاست داخلی و خارجی آمریکا سبب شده است. بیراه نیست اگر بگوییم در این مدت، ترامپ عمدتا معطوف به رسانه ها و فضای تبلیغات بوده و سعی داشته با هر ابزار ممکن، توجهات را به سمت خود جلب کند. ترامپ به نحوی رفتار کرده و می کند که انگار سردسته یک باند مافیایی است و هر کسی به صحبت های او گوش ندهد، باید منتظر عقوبتی سخت باشد!

اساسا به همین دلیل هم بوده که اخیرا شاهد بودیم لولا داسیلوا رئیس جمهور برزیل در موضع گیری از ترامپ خواست تا وی تلاش کند و بر آن باشد که به جای جنجال سازی های تبلیغاتی، کمی هم در مقام و شان رئیس‌جمهوری آمریکا رفتار کند و سخن بگوید. با این همه، برونداد ماه های اخیر حضور ترامپ و متحدانش در قدرت، چیزی جز عیان شدن جلوه های عینی دو دردسر بزرگ برای آن ها نبوده است.

اول اینکه در حوزه سیاست خارجی آمریکا، تقریبا اغلب کشورهای جهان، دیگر کمترین اعتمادی را به دولت آمریکا ندارند. این مساله به قدری جدی است که در میان متحدان و دوستان سنتی این کشور، ماهیت عمیق‌تری دارد! جالب است که اخیرا ترامپ از کشورهای اروپایی درخواست کرده تا چین و هند را به دلیل آنچه وی خرید نفت روسیه از سوی آن ها اعلام شده با تعرفه های تجاری 100 درصدی مجازات کنند. با این حال، هیچ کشور اروپایی حاصر نشده با ترامپ همراهی کند.

کشورهایی که خود در طی ماه های گذشته با تعرفه های تحمیلی ترامپ و متحدانش رو به رو شده و خسارات سنگینی را متحمل شده اند. در طیف متنوعی از رویدادهای بین‌المللی نظیر جنگ اوکراین، جنگ غزه و مسائل غرب آسیا، و همچنین معادلات راهبردی شرق آسیا نیز، کشورهای مختلف جهان با سیلی از بی‌اعتمادی نسبت به آمریکا رو به رو هستند. موضوعی که جایگاه و موقعیت بین المللی این کشور را به نحو قابل توجهی تنزل داده است.

نکته دوم اینکه در حوزه سیاست داخلی آمریکا نیز این کشور با واقیعت های تازه ای رو به رو شده است. حضور ترامپ در قدرت، سطح تنش های سیاسی و اجتماعی در آمریکا را بالا برده است. ترامپ به عینه نشان داده که رئیس جمهور همه مردم آمریکا نیست و صرفا منافع طبقات خاصی نظیر ثروتمندان و یا سفیدپوستان را نمایندگی می کند. البته که ماهیت بقای سیاسی ترامپ نیز تا حد زیادی مدیون این مساله است که وی طیف های مختلف سیاسی و اجتماعی را به جان هم بیندازد تا خود امکان رشد داشته باشد. با این همه، آمریکای کنونی چند‌تکه‌تر از هر زمان دیگری است و این نتیجه چیزی جز سیاست های ترامپ نیست.

موضوعی که هرچه به جلو حرکت می کنیم، آمریکا را بیش از پیش غرق در مشکلات داخلی اش می کند و فضای کمتری را برای رسیدگی این کشور به چالش های خارجی‌اش فراهم می سازد. اصل ماجرا اینجاست که ترامپ و تیم متحدش در قدرت نیز هیچ راه حل روشنی برای این مشکلات ندارند و در برابر آن ها صرفا منفعل هستند. اساسا بیراه نیست که می بینیم تئوریسینهای روابط بین الملل می گویند، ترامپ با هر ماه گذشتِ دوره ریاست جمهوری اش، بیش از پیش در منجلاب افتضاحاتی که به بار می آورد، فرو می رود!

انتهای پیام/