اثرگذاری تبلیغات رسانه‌ای بر پارادایم تغذیه‌ای کودکان

مقاله اثرگذاری تبلیغات رسانه‌ای بر پارادایم تغذیه‌ای کودکان را بخوانید.

اثرگذاری تبلیغات رسانه‌ای بر پارادایم تغذیه‌ای کودکان

به گزارش مملکت آنلاین، تبلیغات رسانه‌ای بر پارادایم تغذیه‌ای کودکان تاثیرگذار است.

«فرصت‌ها و چالش‌ها»

تأثیرات تبلیغات بر رفتار غذایی کودکان و سواد تغذیه‌ای یکی از موضوعات بسیار مهم در حوزه رسانه‌ها و علوم رفتاری است. تبلیغات نه تنها از طریق رسانه‌های مختلف، بلکه از طریق فشارهای اجتماعی و فرهنگی نیز بر رفتار غذایی کودکان تأثیر می‌گذارد. در این مقاله، به بررسی تأثیرات مثبت و منفی تبلیغات بر رفتار غذایی کودکان و همچنین نقش تبلیغات در تقویت و یا کاهش سواد تغذیه‌ای پرداخته خواهد شد.

دلایل اهمیت موضوع:

  • افزایش مصرف رسانه‌ها توسط کودکان؛

کودکان به‌طور روزافزون زمان بیشتری را صرف تماشای تلویزیون، استفاده از اینترنت و شبکه‌های اجتماعی می‌کنند. این امر، آن‌ها را در معرض تبلیغات متنوع غذایی قرار می‌دهد که می‌تواند به‌صورت مثبت یا منفی بر انتخاب‌های تغذیه‌ای‌شان اثر بگذارد.

  • نفوذ تبلیغات بر تصمیم‌گیری کودکان؛

تبلیغات رسانه‌ای با بهره‌گیری از ابزارهایی مانند جذابیت بصری، پیام‌های احساسی و استفاده از شخصیت‌های محبوب، تأثیر چشمگیری بر ترجیحات غذایی کودکان دارند. این موضوع به‌ویژه زمانی اهمیت پیدا می‌کند که تبلیغات به سمت غذاهای ناسالم هدایت شوند.

  • اثرات بلندمدت بر سلامت جامعه؛

عادات غذایی ناسالم که در کودکی شکل می‌گیرند، می‌توانند منجر به بروز مشکلاتی مانند چاقی، دیابت، بیماری‌های قلبی و اختلالات متابولیک در بزرگسالی شوند. بنابراین، مدیریت تبلیغات رسانه‌ای می‌تواند تأثیری مستقیم بر کاهش هزینه‌های بهداشتی و افزایش کیفیت زندگی در جامعه داشته باشد.

پیامدهای مثبت و منفی تبلیغات رسانه‌ای بر رفتار غذایی کودکان:

تأثیرات منفی؛

تبلیغات مواد غذایی برای کودکان معمولاً از طریق تلویزیون، رسانه‌های دیجیتال، شبکه‌های اجتماعی و حتی بازی‌های ویدیویی منتشر می‌شود. این تبلیغات اغلب با تمرکز بر محصولات غذایی با ارزش تغذیه‌ای پایین (مانند نوشیدنی‌های قندی، غذاهای فرآوری‌شده، تنقلات پرکالری و فست‌فودها) طراحی می‌شوند. تأثیرات منفی این تبلیغات شامل موارد زیر است:

  • ترغیب به مصرف غذاهای ناسالم: کودکان به دلیل سن و ویژگی‌های شناختی و رفتاری خود بیشتر تحت تأثیر تبلیغات قرار می‌گیرند. تبلیغات مواد غذایی معمولاً با استفاده از رنگ‌ها و شخصیت‌های جذاب یا شخصیت‌های محبوب کودکان طراحی می‌شود که این امر می‌تواند منجر به افزایش تمایل کودکان به مصرف غذاهای ناسالم شود.
  • افزایش مصرف غذاهای فرآوری‌شده و کم‌ارزش: تحقیقات نشان داده است که تبلیغات مواد غذایی به‌ویژه در زمان‌های اوج تماشای تلویزیون، کودکان را به سمت خرید و مصرف محصولات غذایی کم‌ارزش از نظر تغذیه‌ای (مانند شیرینی‌ها، نوشیدنی‌های قندی و تنقلات پرچرب) سوق می‌دهد. این امر می‌تواند منجر به افزایش خطر چاقی، بیماری‌های قلبی و دیابت در کودکان شود.
  • ترویج عادات غذایی نامناسب: کودکانی که در معرض تبلیغات مواد غذایی ناسالم قرار می‌گیرند، به احتمال زیاد عادات غذایی نامناسبی پیدا می‌کنند که ممکن است تأثیرات بلندمدت منفی بر سلامت آن ها داشته باشد.

تأثیرات مثبت؛

از سوی دیگر، اگر تبلیغات ب ه‌طور صحیح و با هدف آموزش و ترویج غذاهای سالم طراحی شوند، می‌توانند تأثیرات مثبتی بر رفتار غذایی و سواد تغذیه‌ای کودکان داشته باشند. برخی از تأثیرات مثبت تبلیغات در این حوزه عبارتند از:

  • افزایش آگاهی نسبت به غذاهای سالم: تبلیغات می‌توانند به ترویج مصرف میوه‌ها، سبزیجات و سایر مواد غذایی مفید برای سلامتی کمک کنند. این تبلیغات می‌توانند در قالب پیام‌های ساده و جذاب، کودکان را نسبت به اهمیت تغذیه سالم آگاه سازند و آنها را تشویق به انتخاب غذاهای سالم کنند.
  • آموزش عادات غذایی سالم: تبلیغات می‌توانند به کودکان بیاموزند که چه نوع غذاهایی برای رشد و سلامت بدن آنها مفیدتر هستند. در این نوع تبلیغات، معمولاً بر فواید مصرف غذاهای سالم تأکید می‌شود و به‌طور خاص به خواص و ویتامین‌های موجود در میوه‌ها و سبزیجات اشاره می‌شود.
  • ایجاد الگوهای غذایی سالم: برخی از تبلیغات حتی می‌توانند الگوهای غذایی مثبت را از طریق شخصیت‌های محبوب یا ورزشکاران برای کودکان ایجاد کنند. این الگوها می‌توانند کودکان را به انتخاب‌های غذایی سالم‌تر ترغیب کنند.

برای بهبود سواد تغذیه، می‌توان از چندین راهبرد مؤثر زیر استفاده کرد:

برنامه‌های آموزشی:

  1. گنجاندن آموزش تغذیه در برنامه‌های درسی مدارس می‌تواند به درک بهتر دانش‌آموزان از مفاهیم تغذیه کمک کند. این برنامه‌ها باید شامل فعالیت‌های عملی و بحث‌های گروهی باشند تا مشارکت فعال دانش‌آموزان را به همراه داشته باشند (مارچلو، ۲۰۲۴).
  2. بازدیدهای خانگی و مشارکت اجتماعی:
    ترکیب آموزش تغذیه مبتنی بر مدرسه با بازدیدهای خانگی می‌تواند به‌ویژه در خانواده‌هایی که با ناامنی غذایی مواجه هستند، سواد تغذیه را به طور چشمگیری بهبود بخشد. این رویکرد محیطی حمایتی برای یادگیری ایجاد می‌کند (دوی، ۲۰۲۳).
  3. آموزش حرفه‌ای برای کادر درمانی:
    ارائه دوره‌های بین‌رشته‌ای در زمینه تغذیه و آشپزی به کادر درمانی می‌تواند سواد تغذیه و مهارت‌های مشاوره‌ای آن‌ها را تقویت کند و توانایی آن‌ها را در کمک به بیماران برای انتخاب رژیم‌های غذایی سالم‌تر افزایش دهد (کربی، ۲۰۲۴).
  4. استفاده از شبکه‌های اجتماعی:
    تشویق به اشتراک‌گذاری اطلاعات تغذیه‌ای در میان دوستان و اعضای جامعه می‌تواند درک و کاربرد دانش تغذیه را افزایش دهد (آیهارا، ۲۰۱۱).
  5. توسعه سیاست‌ها:

سیاست‌گذاران باید بر ایجاد برنامه‌هایی متمرکز شوند که شکاف‌های موجود در سواد تغذیه را پر کنند، به ویژه در مناطقی که نرخ سوءتغذیه و ناامنی غذایی بالاست (محسن، ۲۰۲۲).

این راهبردها، به طور جمعی می‌توانند جمعیتی آگاه‌تر و توانمندتر برای انتخاب رژیم‌های غذایی سالم‌تر ایجاد کنند.

نقش رسانه‌ها در ارتقاء سواد تغذیه‌ای کودکان:

رسانه‌ها می‌توانند با بهره‌گیری از محتواهای آموزشی و تبلیغات مسئولانه به ارتقاء سواد تغذیه‌ای کودکان کمک کنند. در این راستا، موارد زیر می‌توانند مفید واقع شوند:

  • محتوای آموزشی در رسانه‌ها:  برنامه‌های تلویزیونی، اپلیکیشن‌ها و وب‌سایت‌های آموزشی می‌توانند اطلاعات مفیدی درباره غذاهای سالم و نحوه‌ی انتخاب صحیح مواد غذایی به کودکان ارائه دهند. این برنامه‌ها باید به‌گونه‌ای طراحی شوند که برای کودکان جذاب و قابل درک باشند.
  • تبعیت از استانداردهای اخلاقی تبلیغات:  دولت‌ها و سازمان‌های بهداشتی می‌توانند قوانین و دستورالعمل‌هایی را برای تبلیغات مواد غذایی برای کودکان تعیین کنند تا از تأثیرات منفی تبلیغات جلوگیری شود. به‌عنوان مثال، تبلیغات باید از نمایش مواد غذایی ناسالم برای کودکان در ساعات اوج تماشای تلویزیون خودداری کنند.
  • همکاری با متخصصان تغذیه:  تولید محتواهای تبلیغاتی یا آموزشی می‌تواند تحت مشاوره متخصصان تغذیه و روانشناسان صورت گیرد تا پیام‌ها به‌ طور علمی و مؤثر به کودکان منتقل شوند.

نتیجه‌گیری:

تبلیغات، می‌تواند هم تأثیرات منفی و هم تأثیرات مثبت بر رفتار غذایی و سواد تغذیه‌ای کودکان داشته باشد. به‌طور کلی، تبلیغات نادرست و غیرمسئولانه می‌تواند به مصرف غذاهای ناسالم و ایجاد عادات غذایی نامناسب منجر شود، در حالی که تبلیغات مسئولانه و آموزشی قادر خواهد بود تا سطح آگاهی کودکان را نسبت به انتخاب‌های غذایی سالم و ترویج سواد تغذیه‌ای افزایش دهد.

درحالی که در بسیاری از کشورها قوانینی سخت‌گیرانه برای حمایت از سلامت کودکان اعمال کرده‌اند، در ایران به کمبود پژوهش‌های کاربردی که رابطه میان تبلیغات رسانه‌ای و الگوهای تغذیه‌ای کودکان را بررسی کند و همچنین، به دلیل فقدان قوانین کافی برای محدود کردن تبلیغات غذاهای ناسالم، شاهد الگو پذیری غلط در روند تغذیه کودکان هستیم.

بررسی اثرات تبلیغات رسانه‌ای بر تغذیه کودکان نه‌تنها می‌تواند آگاهی عمومی را افزایش دهد، بلکه به سیاست‌گذاران و تولید کنندگان محتوا نیز کمک می‌کند تا استراتژی‌هایی مؤثر برای ارتقای سلامت عمومی تدوین کنند. به منظور بهبود وضعیت در ایران، نیاز به همکاری میان رسانه‌ها، دولت‌، مدارس و خانواده‌ها وجود دارد تا کودکان در معرض محتوای آموزشی و تبلیغاتی سالم قرار گیرند.

این پژوهش به‌ ویژه در ایران، که با افزایش مصرف غذاهای فرآوری‌شده و کاهش فعالیت بدنی روبه‌رو است، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

انتهای پیام/

نویسنده: مهشید امیراحمدی؛ دانشجوی دکتری مدیریت رسانه

ارسال نظر