عرفان پهلوانی در گفت‌وگو با مملکت آنلاین:

ثبت آسیب و چالش‌های بازیگران راه نجات فرهنگ و هنر است

قسمت دوم- عرفان پهلوانی در گفتگو با مملکت آنلاین اظهار داشت: ثبت و ضبط آسیب و چالش های بازیگران امروزی، موجب می‌شود تا عرصه فرهنگی هنری کنونی به قهقرا نرود.

ثبت آسیب و چالش‌های بازیگران راه نجات فرهنگ و هنر است

به گزارش مملکت آنلاین، عرفان پهلوانی، متولد ۱۳۶۵ زاده شهرستان قم، دارای کارشناس ارشد ادبیات نمایشی، دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز در سال ۱۳۹۲ و کارشناس رشته نمایش گرایش بازیگری از دانشگاه آزاد اسلامی اراک در سال ۱۳۸۸ است.

وی نویسنده نمایشنامه‌ها و فیلم‌نامه‌های بسیار از سال ۱۳۸۸ و با بازی در نمایش‌ها و فیلم‌های برجسته از سال ۱۳۸۱، کارگردانی برخی نمایش‌ها و مجری در برنامه هایی همچون سمینارها و جشنواره‌های پژوهشی و ادبی نیز از سال ۸۱ بوده است.

همچنین پهلوانی فعالیت‌ها و نقدهای بسیاری در حوزه ادبی داشته است که سبب شده رزومه وی به خوبی بسته شود.

تالیف کتابی با عنوان محمدعلی کشاورز، توسط عرفان پهلوانی، بهانه ای شد تا بتوانیم پای صحبت های وی بنشینیم.

در قسمت دوم مصاحبه تفصیلی پایگاه خبری تحلیلی مملکت آنلاین با عرفان پهلوانی، مولف کتاب محمدعلی کشاورز، ادامه مصاحبه به شرح ذیل است:

مملکت آنلاین: تصور می‌کنید که آقای کشاورز به آن چیزی که می‌خواست و استحقاقش را داشت در عرصه سینما رسید؟

پهلوانی: هرگز. جامعه ما به قول کتابی، جامعه‌ی نخبه‌کشی است و آقای کشاورز هم از انبوه نخبگان این سرزمین بودند که کشته شدند، به این معنی که از همه توانمندی‌های ایشان آنطور که شایسته و بایسته بود بهره گرفته نشد.

در پاسخ به این پرسش؛ دو بخش از این کتاب را باید برایتان بخوانم. بخشی که در مقدمه آوردم و یکی از ویژگی‌های آقای کشاورز هست:" شاید بهتر آن باشد که در زندگی هیچکس جانشین هیچ کس دیگری نشود شاید این جمله در برخورد نخست کمی شگفت انگیز به نگاه آید اما روی دیگر سکه این جمله و ژرفای آن این است که شاید بهتر آن باشد که هر کسی در این زندگی جایگاه یگانه و ویژه خود را در جهان و کیهان بیابد و بسازد شاید راز ارجمندی و ماندگاری درخشش و ارزشمندی محمدعلی کشاورز در زمین و آسمان فرهنگ و هنر ایران و جهان این بود که او در راه یگانگی و بی‌همتایی پوید و آنچنان هنر آفرید که ویژه باشد و ناب."

وقتی شما می‌خواهید ویژه و ناب باشید در هنر این سرزمین آنچنان که به بخشی از دلایلش در آغاز اشاره کردم باید تاوان سنگینی بپردازید و یکی از تاوان‌هایش این بود که آقای کشاورز نتوانست آن چیزی که همه آن توانمندی که دارد را برای ما به یادگار بگذارد و در پایان هم نکته‌ای آمده که بی‌ ارتباط با پرسش شما نیست.

روزی از محمدعلی کشاورز پرسیدند بزرگترین حسرت هنری شما چیست؟ او پاسخ داد: "هنرمندی بود به نام اصغر تفکری اگر بود و می‌گذاشتند و فرصت می‌داشت از بزرگترین کمدین‌های تاریخ ایران می‌شد."

خوب گویا نگذاشتند و فرصت نیفتاد آقای کشاورز هم بسیاری از آثاری را که می‌توانست خلق کند و بیافریند به سرانجام برساند.

مملکت آنلاین: به عنوان یک منتقد به نظر شما برجسته‌ترین اثر مرحوم کشاورز کدام اثر ایشان است؟

پهلوانی: چهار حضور وی نسبت به دیگر آثار ایشان برای من شایسته تقدیر ویژه‌تر است. یکی درخشش وی در نقش شعبان استاد خانی یا شعبان استخوانی که به گمان بسیاری از افراد گرته برداری شده و وامدار کاراکتری در تاریخ معاصر است تحت عنوان شعبان جعفری یا شعبان بی‌مخ که این نقش را در سریال هزاردستان جان بخشیدند، سریال دیگر که اعتراف می‌کنم بخشی از احترام من به درخشش ایشان در این نقش در پیوند با نوستالژی‌های دوران کودکی و آغاز نوجوانی من هست و درخشش ایشان در سریال پدرسالار در نقش اسدالله خان که در هر دوی این حضورها می‌شود گفت که همانطور که توضیح دادم نقش منفی بازی کردن یعنی گویا کفه منفی بودن نقش به ویژگی‌های مثبتش خیلی می‌چربد، حالا در هزاردستان بیشتر و در پدرسالار کمتر.

در هزاردستان نقش مکمل را بازی کردند همینطور حضور ایشان در فیلم مادر و سریال دایی جان ناپلئون.

درست است که در این سریال حضور فوق‌العاده ای ندارند یا دقیق تر بگویم فردی مثل زنده یاد پرویز فنی‌زاده آنقدر درخشان بودند که دیگر بازیگران تحت‌الشعاع ایشان قرار گرفتند اما به راستی بر این باورم که سریال دایی جان ناپلئون یکی از شاهکارهای هنرهای نمایشی این سرزمین است.

مملکت آنلاین: شما فکر می‌کنید به عنوان یک منتقد غنای فیلمسازی، عرصه بازیگری امروز هم همان مسیر را طی می‌کند که در گذشته طی می‌کرد یعنی ما الان می‌توانیم برای بازیگران امروزه‌مان یک زندگینامه تهیه کنیم؟ مثل کاری که شما برای آقای کشاورز انجام دادید؟

پهلوانی: ببینید با کلی صحبت کردن موافق نیستم؛ اینکه ما همه جریان فیلم سازی و تئاتر و سینما و شبکه نمایش خانگی و این‌ها را در یک کاسه ارزیابی  کنیم یا همه بازیگران را محک بسنجیم موافق نیستم.

باید وارد مصداق‌ها و جزئیات بشویم، افرادی به شدت شایسته این مهم هستند و شوربختانه افرادی نه.

اما یک نکته مهم را از یاد نبریم بسیاری از ایران شناس‌ها و پژوهشگران حوزه جامعه شناسی ایران از جمله زنده یاد حسن نرابی از جمله آقای بهرام بیضایی و دیگران بارها به این مهم اشاره کردند که یکی از ویژگی‌ها و عادات بد و منفی ما ایرانی‌ها این است که با تاریخ خود بیگانه‌ایم و تاریخمان را ثبت و ضبط نکردیم و آنچنان که شایسته و بایسته است امروز هم این کار را انجام نمی‌دهیم.

ببینید ما وقتی به گذشته‌های دور نگاه می‌کنیم و حتی به تاریخ معاصرمان بسیاری از جاها هم به جای استناد به سندهای تاریخی سراغ تخیلات و توهمات خود و نسبت دادن پندارهای خودمان به واقعیتی که رخ داده است می رویم.

از یک جایی به بعد باید این آسیب برطرف شود ما باید تاریخمان را ثبت و ضبط کنیم و به آن بها دهیم و احترامش کرده و گرامی‌اش بداریم. شما درباره کتابی که درباره یک بازیگر نوشته شده با من گفتگو می‌کنید. آیا مگر جز این است که آن چیزی که با عنوان دانش و علم هنر بازیگری میشناسیم بخش عمده‌ای ثبت و ضبط تجربه‌های یک سری بازیگر یا معلم بازیگری یا اندیش‌ورز حوزه بازیگری است؟ مجموعه کتاب‌های استنسلاوسکی برای مثال مجموعه کتاب‌های درباره هنرمندان تجربه‌گرا هست مانند چخوف، ریچارد شیشلاک و دیگران.

بخش عمده‌ای از آن حاصل ثبت و ضبط فرایند آموزشی این‌ها یا فرایند تمرینی این‌هاست که توسط خودشان یا یکی از اعضای گروه یا یک منتقد و پژوهشگر انجام شده است یا فردی که به این حوزه علاقمند بوده و سال‌ها با بازیگران بزرگ زندگی کرده است، مثل کتابی که لارنس گرابل از  آل پاچینو به یادگار گذاشته است.

 پس یادمان باشد که معتقد باشیم که اگر بازیگری امروز ما دچار آسیب و چالش هست ما باید این چالش و آسیب را ثبت و ضبط کنیم که تکرارش نکنیم. ما باید دستاوردهای هنر و دانش بازیگری‌مان را ثبت و ضبط کنیم که دوباره نخواهیم آتش را از نو کشف کنیم، چرخ را از نوع اختراع کنیم، بلکه مسیر پیموده شده توسط یک چهره فرهنگی هنری را با همه داشته‌ها و نداشته‌هایش بشناسیم و از آنجا به بعد را ادامه دهیم.

اینجا جا دارد که اشاره کنم به استثناهایی در این حوزه مانند کتابی که آقای ناصر حسینی مهر دارند و تمرین نگاری نمایش سه خواهر هست توسط زنده یاد اسکویی یا چند جلد کتابی که آقای کیانیان نوشتند و ثبت و ضبط و مستند کردن تجربه‌های خودشان هست در روبرو شدنشان با چندین و چند نقش، اندیشه‌ها و دغدغه ولی آیا ما واقعاً امروز به روشنی میدانیم که برای نمونه در فرآیند ساخت فیلم هایمان چه اتفاقی افتاده است؟ درست است که چندین و چند نقل قول شفاهی سینه به سینه به دستمان رسیده ولی کفایت می‌کند؟ ما فرایند تمرین‌های تئاترهای آقای دکتر علی رفیعی و زنده یاد حمید سمندریان چقدر اطلاعات در دسترس داریم؟ از فرایند کار کارگردان و بازیگر در آثار آقای تقوایی چقدر اطلاعات در دسترس داریم باز یک استثنایی هست به نام مستند پس از سکوت که شاهد احمدلو ساخته، مربوط است به پشت صحنه فیلم کاغذ بی‌خط ولی اگر استثناها رو بزاریم کنار می‌بینیم که در این زمینه چالش جدی داریم و حتماً باید اینجا دولت و دانشگاه و پژوهشگاه با یک نگاه خالصانه با یک دغدغه‌مندی شرافتمندانه به دور از رانت و رانت بازی و رانت خواری آنچه در ایران امروز رخ می‌دهد را هم ثبت و ضبط کند.

مملکت آنلاین: در تکمیل سوالی که از شما مطرح کردم آیا شما فکر می‌کنید که چرا آثار مرحوم آنقدر که در عرصه تلویزیون برای مردم ماندگار شد، در عرصه سینما به چشم نیامد و کمتر کسی مخاطب وی بود  فکر می‌کنید پررنگ بودن تلویزیون در زندگی مردم و فرهنگ آن دهه مردم موثر بوده است؟ یا چه المانی تاثیرگذار بوده است؟

پهلوانی: خیلی ماجراها دست به دست هم داد تا این اتفاق رقم بخورد. یک، آقای کشاورز متعلق به نسلی است که در بسیاری از سال‌های زیست و زندگی افراد اون نسل که سالهای پیش از انقلاب بود سینما هنر محترمی به شمار نمی‌آمد یعنی افرادی که تئاتر کار می‌کردند، از جمله آقای کشاورز و بسیاری دیگر از افراد موقعی که یک سینماگر می‌آمد سراغ آنها، دافعه داشتند و جواب رد می‌دادند. این نگاه منفی به سینما پیش از انقلاب به ویژه در حوزه ی بازیگری سایه شوم روی کار بسیاری از بازیگران از جمله آقای کشاورز انداخت،

مناسبات پس از انقلاب هم که بلافاصله جنگ و ماجراهای دهه ۶۰ که این‌ها هم باز تاثیر خودش را گذاشت.

یک ماجرای بسیار مهم دیگر این بود که آن سال ها می‌گفتند اگر یک بازیگر در تلویزیون دیده شود، نمی‌تواند آن حضور درخشان لازم را سینما داشته باشد یعنی به این معنا از واژه درخشش بهره می‌جستند که آدم‌ها چون رایگان آن را در جعبه جادویی و در خانه خودشان می‌دیدند، دیگر به سینما راهی نمی شدند تا پروسه خرید بلیط و روی پرده تماشا کردن را انجام دهند.

به همین خاطر شماری از بازیگرها دسته‌بندی شده کار می‌کرد استثناهایی هم داریم مثلاً آقای شکیبایی استثنا این قاعده هست که ما مدام می‌بینیم که در سینما اثری درخشان را به جا می‌گذارد و چندین و چند سریال را هم همزمان در تلویزیون بازی می‌کند ولی فکر می‌کنم که در واقع بازه زمانی که آقای کشاورز زیست می‌کردند و سرحال بودند برای بازی چون چند سال پایانی عمر هم درگیر بیماری بودند این سه پارامتر و مولفه ماجراهای نگاه به سینما در پیش از انقلاب، بحران‌های سال‌های آغازین پس از انقلاب و حضور درخشان تلویزیونی ایشان در پیوند با این ماجرا که برای حضور موازی وی در سینما تلویزیون به آن اشاره کردم باعث شد که این‌هایی که شما اشاره کردید حادث شود.

مملکت آنلاین: فکر نمی‌کنید که اگر نسخه الکترونیک کتاب منتشر می‌شد بهتر می‌بود؟

پهلوانی: با توجه به اینکه این کتاب مجموعه قرار با ستاره مخاطب اولش نوجوانان هستند آرزو می‌کنم که مانند کشورهای توسعه یافته همه نوجوانان دسته کم یک دستگاه تبلت به روز برخوردار می‌بودند. این ابزار آموزشی بتواند با خودشان به مدرسه ببرند منعی از این جهت نداشته باشند و محتواهای آموزشی گوناگون به صورت ویدیوکست، پادکست و به صورت کتاب با حمایت دولت با توجه به شرایط اقتصادی در اختیار نوجوانان ایران قرار بگیرد.

من نه امروز و دیروز و نه به واسطه این کتاب بلکه می‌شود گفت که از سال ۹۰ و همکاری که با نمایشگاه رسانه‌های دیجیتال داشتم طرفدار پروپاقرص گسترش و افزایش کتابخوانی دیجیتال بوده و هستم ولی خب پر واضح است که باید ابزار لازم در اختیار عموم مردم به ویژه نوجوانان، دانش آموزها و دانشجوها قرار گیرد.

می‌دانیم که بسیاری از افراد کارد به استخوانشان نشسته، در دوران کرونا من به عنوان یک معلم دانشگاه بارها و بارها شاهد این بودم که دانشجو حتی ۲۰۰۰ تومان شارژ اینترنت را نداشت تا تهیه کند و در کلاس آنلاین شرکت کند، بارها و بارها پای بغض و گریه بچه‌ها نشستم که واقعاً یک دستگاه بیشتر نداشتند و مثلاً شما فکر کن سه خواهر و برادر بودند و یک دانشجو، دوتا دانش آموز همگی قرار بود از یک گوشی یا یک لپ‌تاپ یا یک تبلت استفاده کنند.

شوخی و تعارف نداریم فکر نکنم که کتابخوانی دیجیتال امری است که بدون کمک دولت بتواند نهادینه شود و یک نکته خیلی مهم؛ افزون بر آقای منوچهر اکبلو جا دارد یک تشکر ویژه از سرکار خانم آناهیتا مصلحی جهت کمک در تالیف و نگارش این کتاب بکنم.

این نکته مهم را هم متذکر شوم که با توجه به ویژگی‌های این مجموعه که توضیح دادم چه خلعی را در منابع موجود در دسترس دانشجوها و هنرجویان پر میکند.

ویژه این کتاب فکر می‌کنم که این وظیفه نهادهایی مانند آموزش و پرورش و دیگر نهادهای فرهنگی بود که کتاب راخریداری کرده و حمایت کنند.

انتهای پیام/

ارسال نظر