مملکت آنلاین گزارش می دهد؛
رمزگشایی از هزارتویِ یک ترور خبرساز در آمریکا
«ترور "چارلی کرک" به عنوان یک چهره سیاسی نزدیک به ترامپ و نتانیاهو، در نوع خود حامل پیام های چندلایه ای است که خوانش و ادراک آن ها از اهمیت زیادی برخوردار است. آنچه واضح است، این ترور، حقیقتِ آمریکای کنونی را پیش چشم جهانیان قرار داد و تصویر مدینه فاضله از آن را به نحو قابل تاملی شکست.»
به گزارش مملکت آنلاین؛ صحنه سیاسی آمریکا به تازگی شاهد یک ترور پُرسروصدا بوده است. در این رابطه، چارلی کرک از نزدیکان دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو، در جریان یک سخنرانی در دانشگاه یوتا در آمریکا، هدفِ گلوله قرار گرفته و ترور شده است.
این رویداد با بازتاب های گسترده ای در محیط بین المللی رو به رو شده است. به دستور دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا، پرچم این کشور در کاخ سفید به حالت نیمه افراشته درآمده و البته که نخست وزیر صهیونیست‌ها نیز ترور چارلی کرک را یک اتفاق ناگوار توصیف کرده است. با این همه، این ترور از چند منظر یک اتفاق معنادار در آمریکا محسوب می شود. به عنوان مثال، ترور یک چهره سیاسی و اجتماعی در آمریکا نشان از آن دارد که روند تشدید قطبی گرایی سیاسی و اجتماعی در آمریکا پس از روی کار آمدن مجدد ترامپ، وضعیت خطرناکی را در این کشور ایجاد کرده و همچنان باید انتظار رخدادهای مشابه را داشت.
در واقع، ترامپ و متحدانش که با قطبی گرایی در جامعه آمریکا، شکاف ها در این کشور را عمیق‌تر کرده اند، عملا فضایی را در آمریکا ایجاد کرده اند که در قالب آن، شاهد تشدید خشونت و تلاش جریان های مختلف برای حذف رقبایشان هستیم. به باین ساده‌تر، آمریکای فعلی به نوعی به صحنه انتقام جویی های گروه های مافیایی از یکدیگر تبدیل شده است. مساله دیگر اینکه آمریکا چندین دهه است که خود را به مثابه نقطه عالی ارزش های انسانی و البته حکمرانی سیاسی مطلوب در جهان معرفی می کند.
با این حال، اوج گیری تنش های سیاسی و اجتماعی در این کشور و وقوع ترورهایی نظیر آنچه اخیرا در مورد چارلی کرک شاهد بودیم نشان از آن دارد که تا چه اندازه روایت سازیهای واشینگتن از خود، بی پایه هستند. قرار گرفتن این تصویر پیش چشم جهانیان، ضربه ای جدی برای آمریکا است. البته که در عرصه داخلی این کشور نیز با تبعات به شدت منفی برای این کشور همراه است. ورای همه این ها، در شرایطی که مشخص نیست ترور چارلی کرک کار چه فرد یا گروهی بوده، هیچ بعید نیست که شاهد روایت سازی های عجیب و غریب در مورد این موضوع از سوی دستگاه های امنیتی و نظام حکمرانی این کشور باشیم. کافی است توجه داشته باشیم که پلیس اف بی آی در تازه‌ترین موضع‌گیری خود سعی داشته تا این ترور را به کشورهای خارجی نسبت دهد.
از این رو، نباید از یاد ببریم که آمریکایی ها و متحدان صهیونیست آن ها، هنر زیادی در صحنه آرایی های مختلف و بهره برداری از این مساله در راستای منافع خود دارند. از این رو، حفظ بصیرت و آگاهی در مواجهه با رویدادهای اینچنینی از اهمیت زیادی برخوردار است. با این همه، آنچه واضح است ترور یک شخصیت سیاسی در آمریکا آن هم جلوی چشم همگان، بیش از هر زمان دیگری، سُست بودن شعارهای ادعایی آمریکایی ها در مورد اینکه صاحب یک مدینه فاضله در حوزه حکمرانی هستند را نشان می دهد. اساسا به همین دلیل هم است که بیراه نیست اگر آن ها در ادامه راه، کشورها و دولت های خارجی را به عنوان مقصر این ماجرا معرفی کنند!
انتهای پیام/