درخواست کمک مردی که به‌خاطر دیه قتل همسرش در زندان است

مرد جوانی که به‌دلیل قتل همسرش به قصاص محکوم شده بود، در حال حاضر با وجود گذشت اولیای دم از قصاص و اتمام دوران محکومیت او از لحاظ جنبه عمومی جرم به‌ دلیل ناتوانی در پرداخت دیه همچنان در زندان به سر می‌برد.

درخواست کمک مردی که به‌خاطر دیه قتل همسرش در زندان است
این مرد به نام حسین که اکنون در زندان مرکزی همدان به سر می‌برد، در گفت‌وگو با خبرنگار شرق، درباره نحوه قتل گفت: قتل در هفدهمین روز آبان سال 89 اتفاق افتاد و پس از آن من در زندان هستم. من و همسرم قرار بود به‌صورت توافقی از هم جدا شویم اما اتفاقات جوری رقم خورد که درگیری فیزیکی بین ما رخ داد و در نهایت ماجرا با مرگ او پایان یافت.

این متهم ادامه ‌داد: من و همسرم دختردایی و پسرعمه بودیم و قبل از این اتفاق یک بار دیگر تصمیم داشتیم به‌صورت توافقی طلاق بگیریم اما با پادرمیانی بزرگ‌تر‌ها دوباره با هم زندگی کردیم. چند روز قبل از آن اتفاق هم برای بار دوم دادخواست طلاق دادیم و قرار بود تا چند روز بعد همه ماجرا تمام شود، اما حرفی که یکی از اقوام همسرم درباره  او زد، ماجرا را پیچیده کرد و کار به اینجا رسید. من آن موقع کارگر ساختمانی بودم و کاشی‌کاری می‌کردم. آن فامیل همسرم به من گفت  زنم با مرد دیگری ارتباط دارد. وقتی من ماجرا را از خود همسرم پرسیدم، او هم تکذیب نکرد و حرف‌هایی زد که من را بیشتر عصبانی کرد. با توجه به اینکه قرار بود تا چند روز دیگر از هم جدا شویم، خیلی پیگیری نکردم و وقتی هم که او پیشنهاد کرد به باغ برویم پذیرفتم، اما در آنجا بار دیگر موضوع پیش کشیده شد و او این بار نه‌تنها تکذیب نکرد، بلکه حرف‌هایی زد که عملا ادعای آن فامیل‌شان را تأیید می‌کرد. آن موقع بود که من از کوره در رفتم و با چاقویی که آنجا بود، به او حمله کردم که در نهایت ضرباتی که زدم، باعث مرگ او شد.

به گفته این زندانی، او در ابتدا منتظر اجرای حکم قصاص بود اما در نهایت خانواده‌ دایی‌اش به شرط دریافت دیه حاضر به گذشت شدند. حسین توضیح داد: دایی‌ام چند سال قبل فوت شد و زن‌دایی‌ام که همسر دوم او بود، مخالف رضایت بی‌قیدوشرط است و سرانجام به دریافت دیه رضایت داد.

حسین درباره مبلغ فراهم‌شده نیز گفت: دیه 137 میلیون تومان است و با وجود همه تلاشی که کردیم، 20 میلیون تومان از کل مبلغ را فراهم کردیم که آن هم وام از خیریه است. من بچه پایین‌شهر همدان هستم و پولی ندارم. وضع‌مان جوری است که بعد از فوت پدرم،  مادرم هم زیر پوشش کمیته امداد رفته است و با مستمری کمیته امداد و یارانه زندگی‌اش را می‌گذراند. الان با وجود اینکه سه سال از تمام‌شدن زمان محکومیت من از جنبه عمومی جرم هم گذشته است و عملا من می‌توانم با پرداخت پول به زندگی عادی برگردم اما چون پول ندارم که دیه را پرداخت کنم، مجبورم در زندان بمانم و هر چند وقت یک بار به مرخصی کوتاهی بیایم.

این متهم در پاسخ به اینکه چه تضمینی وجود دارد که بعد از کمک مردم و آزادی او دوباره مرتکب جرائم مشابهی نشود، گفت: من اصلا تصمیم به قتل نداشتم و فقط می‌خواستم همسرم را بترسانم تا آن حرف‌هایش را تمام کند. ما قبل از آن به دادگاه خانواده رفته بودیم و اگر این اتفاق نمی‌افتاد، در مدت کوتاهی هر کدام  دنبال زندگی خودمان می‌رفتیم. الان هم اگر از مسئولان زندان بپرسید، من در این مدت کاری به کار کسی نداشته‌ام و در زندان هم فقط کاشی‌کاری کرده‌ام.

این زندانی در پایان گفت از هم‌وطنان خیر می‌خواهم هر چقدر در توان دارند، به من کمک کنند و مبالغ خود را به شمار کارت من در بانک کشاورزی 6037701190290632  به نام حسین قیاسوندحاجی‌آبادی واریز کنند تا من که مدتی هم بیشتر از دوران محکومیت قانونی در زندان بوده‌ام، آزاد شوم و سعی کنم زندگی عادی خود را در جامعه شروع کنم.
منبع: عصر ایران

ارسال نظر