سرور‌های محاسباتی: از سرمایش مایع تا استفاده دوباره از گرما

به گزارش مملکت آنلاین،  شتاب‌گرفتن پروژه‌های هوش مصنوعی باعث شده پرسش‌های قدیمی درباره «خنک‌کردن» و «تأمین برق» به اولویت شماره یک بدل شود. دیگر نمی‌شود فقط با افزایش ظرفیت تهویه یا خرید تجهیزات بزرگ‌تر مشکل را حل کرد؛ اکنون باید از مرحله برنامه‌ریزی سایت تا نحوه زمان‌بندی بارهای محاسباتی، همه‌چیز را دوباره طراحی کرد. در لایه رک، رویکردهای مبتنی بر مایع عملاً به گزینه اصلی تبدیل می‌شوند: مسیرهایی که سیالِ خنک‌کننده را تا نزدیکی پردازنده می‌آورند، یا حتی راه‌حل‌هایی که کل سرور در مخزن غوطه‌ور است. هدف ساده است اما اثرگذار: انتقال گرمای بیشتر با انرژی کمتر و ایجاد امکان برای چگالی‌های بالاتر بدون صدای غیرقابل‌تحملِ فن‌ها. یک سطح بالاتر، مهندسی اتاق سرور مطرح می‌شود، جداکردن دقیق راهروهای ورود و خروج هوا، مدیریت جریان با صفحات مسدودکننده، و کنترل هوشمند فن‌ها بر اساس حسگرهای دما و فشار. نتیجه چنین چیدمانی صرفاً کاهش قبض برق نیست؛ پایداری عملیاتی بهتر است، یعنی افت عملکرد ناشی از گرمای لحظه‌ای کمتر رخ می‌دهد و پنجره کاری تجهیزات طولانی‌تر می‌شود.

اما سبز بودن فقط «چگونه خنک کنیم» نیست؛ «از کجا برق بگیریم و چگونه مصرف کنیم» هم هست. محل استقرار مرکز داده باید به منابع انرژیِ قابل‌اتکا نزدیک باشد و ظرفیت شبکه انتقال منطقه نیز پاسخگو باشد. قراردادهای خرید برقِ بلندمدت با تولیدکنندگان تجدیدپذیر، ترکیب انرژی مصرفی را پاک‌تر می‌کند، ولی باید به واقعیت ساعات اوج مصرف هم فکر کرد: زمانی که شبکه زیر فشار است، بهتر است کارهای محاسباتی قابل‌انتقال را به ساعات خلوت موکول کرد و از باتری برای هموارسازی پیک استفاده نمود. در شهرهایی که زیرساخت گرمایشی دارند، می‌توان گرمای خروجیِ مرکز داده را برای مصارف عمومی برگرداند مانند از استخر و گلخانه تا پروژه‌های صنعتیِ سبک. به بیان دیگر، مرکز داده می‌تواند به‌جای نقطه‌ای که فقط مصرف می‌کند، به بازیگر فعال اکوسیستم انرژیِ محلی بدل شود. این نگاه سیستماتیک هم هزینه‌ها را قابل پیش‌بینی‌تر و هم اثرات اجتماعی را مثبت‌تر می‌کند.

هرچه ظرفیت محاسباتی گران‌تر می‌شود، پرسش «چه چیزی واقعاً لازم است اجرا شود و کِی؟» اهمیت پیدا می‌کند. فشرده‌سازی مدل‌ها، اجرای روی دستگاه برای درخواست‌های سبک، و زمان‌بندی آموزش‌های سنگین در بازه‌هایی که هم برق ارزان‌تر است هم دیتاسنتر خلوت‌تر، سه راهکار پایه‌اند.

در ایران، این بحث ابعاد ویژه‌ای دارد. انتخاب اقلیمِ مناسب (مثلاً ارتفاعات خنک‌تر) و همجواری با منابع انرژیِ مطمئن، بخش مهمی از معادله است؛ اما واقعیت شبکه انتقال برق نیز باید در نظر گرفته شود تا پروژه در تابستان‌های پرفشار گرفتار محدودیت نشود. از نظر طراحی، اگر امروز هم قرار است با هوا شروع کنیم، بهتر است از ابتدا «مایع‌-آماده» بسازیم: مسیرهای لوله‌کشی، فاصله رک‌ها و جانمایی مبدل‌ها را طوری پیش‌بینی کنیم که عبور به خنک‌کاری مایع در فاز بعدی بدون تعطیلی طولانی ممکن باشد. در مقیاس شهری، هم‌افزایی با پارک‌های فناوری و صنایع کوچک پیرامونی می‌تواند گرمای خروجی را از هزینه به فرصت تبدیل کند. راهکاری که هم هزینه انرژی مصرف‌کنندگان محلی را پایین می‌آورد و هم پیوند مرکز داده با جامعه میزبان را تقویت می‌کند. برای شرکت‌ها و نهادها، انتشار «نقشه راه بهره‌وری» با اهداف سالانه (کاهش مصرف، افزایش ظرفیت ماژولار، درصد انرژی پاک، و بازیافت گرما) نه‌فقط استانداردهای داخلی را تثبیت می‌کند، بلکه به جذب سرمایه نیز کمک می‌کند؛ سرمایه‌گذار وقتی می‌بیند پروژه برنامه روشن برای کاستن از ریسک انرژی دارد، ارزیابی بهتری ارائه می‌دهد. در نهایت، مرکز داده سبز نه یک برچسب تبلیغاتی، که ترکیبی از انتخاب‌های مهندسی، اقتصادی و اجتماعی است: انتخاب‌هایی که اگر هماهنگ انجام شوند، هم هزینه هر واحد محاسبه را پایین می‌آورند و هم آینده انرژی را پایدارتَر می‌سازند.

انتهای پیام/

ارسال نظر