بحران تورم و چالشهای مالی در حوزه درمان: پزشکانی که سکه میگیرند
این روزها، بحران تورم و چالشهای مالی در حوزه درمان شرایط سختی را بر معیشت مردم رقم زده است.
به گزارش مملکت آنلاین، در سالهای اخیر، *تورم شدید* و افزایش هزینههای زندگی در ایران، فشار زیادی بر مردم وارد کرده است. این وضعیت نهتنها معیشت روزمره را تحت تأثیر قرار داده، بلکه هزینههای درمانی را نیز بهشدت افزایش داده است. در این میان، برخی پزشکان برای انجام جراحیهای تخصصی، *مبالغ اضافی* از بیماران طلب میکنند که گاهی شامل *دریافت سکه، دلار یا پول نقد* است. این موضوع باعث نگرانی بسیاری از بیماران شده، زیرا آنها در شرایط اضطراری و نیاز به درمان، مجبور به پرداخت هزینههای سنگین خارج از تعرفههای رسمی میشوند.
*سوءاستفاده از بیماری و ناچاری مردم*
در شرایطی که *اقشار ضعیف جامعه* و بیماران نیازمند، از تأمین هزینههای درمانی خود ناتوان هستند، برخی پزشکان از *ناچاری بیماران و اضطرار آنها برای درمان سوءاستفاده میکنند*. بیماران معمولاً در شرایطی قرار میگیرند که نمیتوانند منتظر بررسیهای قانونی یا پیگیری تخلفات باشند، زیرا سلامت و زندگی آنها در خطر است. این افراد ناچارند خواستههای غیرقانونی را بپذیرند تا بتوانند درمان شوند.
در حالی که *کارگران و اقشار کمدرآمد مالیات پرداخت میکنند، برخی پزشکان با دریافت مبالغ غیررسمی، از پرداخت مالیات فرار میکنند. این موضوع باعث شده که بحث **عدالت مالیاتی* و *شفافیت درآمد پزشکان* در رسانهها و میان مردم مطرح شود.
*نمونههایی از دریافت سکه و دلار در مطبها*
بررسیهای میدانی نشان میدهد که *پدیده دریافت مبالغ اضافی از بیماران* در ایران بهشدت رواج یافته است و محدود به تهران و دیگر شهرهای بزرگ نیست. در شهرهای کوچکتر نیز بیماران مجبور به پرداخت این هزینهها هستند. برخی پزشکان این مبالغ را تحت عنوان *"حق مطب"* از بیماران طلب میکنند و برخی دیگر نیز بهصراحت میگویند که *پول اعتبار و تخصصشان را میگیرند*.
یک بیمار که نیاز به *جراحی اورژانسی* داشت، در مصاحبهای گفت:
"پزشک معالج از مطب برای من از بیمارستان دولتی وقت گرفت و گفت که میتوانم بهسرعت بستری شوم. اما لحظهای که میخواستم از اتاقش بیرون بروم، گفت که بهعنوان دستمزد پزشک باید ۶۰ میلیون تومان نقد به منشی مطب بدهم."
این بیمار مجبور شد مبلغ را نقد کند و به مطب ببرد، اما منشی مطب حتی رسیدی برای این پرداخت ارائه نکرد.
*واکنش سازمان نظام پزشکی*
سازمان نظام پزشکی اعلام کرده که *با این اقدامات مخالف است* و در صورت دریافت گزارشهای تخلف، بررسی و برخورد خواهد کرد. با این حال، بسیاری از بیماران معتقدند که *امکان پیگیری این تخلفات دشوار است* و در نهایت مجبور به پرداخت هزینههای اضافی میشوند.
رییس کل سازمان نظام پزشکی در واکنش به این موضوع گفت:
"ما با این اقدامات مخالفیم، اما تاکنون گزارشی رسمی در این زمینه دریافت نکردهایم. اگر گزارشی به ما برسد، رسیدگی خواهیم کرد."
با این حال، بسیاری از بیماران معتقدند که *نظارت کافی بر عملکرد پزشکان وجود ندارد* و آنها در شرایط اضطراری مجبور به پرداخت هزینههای اضافی هستند.
*راهکارهای پیشنهادی برای مقابله با این وضعیت*
برای مقابله با این وضعیت، پیشنهاد شده که:
- *نظارت بر تعرفههای پزشکی افزایش یابد* تا پزشکان نتوانند مبالغ اضافی دریافت کنند.
- *سامانههای گزارش تخلفات پزشکی تقویت شوند* تا بیماران بتوانند موارد سوءاستفاده را گزارش دهند.
- *شفافیت مالیاتی پزشکان بیشتر شود* تا عدالت در پرداخت مالیات رعایت گردد.
- *افزایش حمایتهای دولتی از بیماران* تا هزینههای درمانی کاهش یابد.
بحران تورم و افزایش هزینههای زندگی، تأثیرات گستردهای بر حوزه درمان گذاشته است. در حالی که بسیاری از پزشکان با تعرفههای پایین دستوپنجه نرم میکنند، برخی دیگر از این شرایط سوءاستفاده کرده و مبالغ اضافی از بیماران طلب میکنند. این موضوع باعث شده که بحث *عدالت مالیاتی، نظارت بر تعرفههای پزشکی و شفافیت درآمد پزشکان* به یکی از دغدغههای اصلی مردم تبدیل شود.
این سوءاستفاده از *بیماری، ناچاری بیماران و درمانناپذیری اقشار ضعیف جامعه، نشاندهنده ضعف نظارت بر سیستم درمانی است و نیاز به اصلاحات جدی در این زمینه دارد. مردم، بهویژه **قشر ضعیف جامعه*، نباید قربانی شرایط اقتصادی و رفتارهای غیرقانونی برخی پزشکان شوند.
این بحران نشاندهنده شکاف عمیق میان تعهد پزشکی و واقعیتهای اقتصادی جامعه است. در حالی که پزشکان سوگند یاد میکنند که جان بیماران را بدون تبعیض نجات دهند، برخی از آنها تحت فشارهای مالی یا سودجویی، راهی متفاوت را انتخاب میکنند. این اتفاق نهتنها وجدان پزشکی را زیر سؤال میبرد، بلکه موجب بیاعتمادی عمومی نسبت به نظام درمانی میشود.
بسیاری از بیماران از خود میپرسند: چرا کسی از آنها حمایت نمیکند؟ چرا در لحظههای حساس زندگیشان مجبورند میان سلامت خود و توان مالیشان یکی را انتخاب کنند؟ اگر عدالت وجود داشته باشد، آیا باید بیمارانی که توان پرداخت هزینههای گزاف ندارند، از درمان محروم شوند؟
از طرفی، مسئولان نیز باید پاسخگو باشند. سکوت در برابر این بحران به معنای همدستی در یک سیستم معیوب است که بهجای تأمین سلامت عمومی، منافع شخصی را در اولویت قرار داده است. اگر نظارت قویتر و پیگیری تخلفات جدیتر باشد، شاید بتوان این زنجیره بیعدالتی را قطع کرد.
وقتی بیماران مجبور میشوند برای دسترسی به درمان، مبالغ غیرقانونی پرداخت کنند، دیگر نمیتوان گفت که نظام درمانی بر پایه وجدان پزشکی بنا شده است. وجدان پزشکی نه فقط یک مفهوم اخلاقی، بلکه مسئولیتی اجتماعی است که باید در عمل ثابت شود. تا زمانی که سیاستهای نظارتی قویتر و حمایتهای واقعی از بیماران اعمال نشود، این بحران ادامه خواهد داشت و بیماران همچنان قربانی ناتوانی سیستم درمانی خواهند بود.
اینکه بیمار در لحظهای که به مراقبت نیاز دارد، احساس بیپناهی کند، از بزرگترین ظلمهایی است که میتوان در یک جامعه به چشم دید. وقت آن رسیده که تصمیمگیران این حوزه از پشت میزهای خود برخیزند و واقعیتهای جامعه را ببینند، پیش از آنکه بیاعتمادی مردم به نقطهای برسد که هیچ راه بازگشتی وجود نداشته باشد.
انتهای پیام/