دو بار خودکشی مونا پس از قتل عام خانوادگی در شرق تهران

دختر تهرانی که در ماجرای قتل عام اعضای خانواده اش دستگیر شده بعد از این جنایت هولناک 2 بار دست به خودکشی زد.دختر جوان که در ماجرای قتل عام اعضای خانواده اش در شرق تهران بازداشت شده است می گوید من قصد کشتن نداشتم.

دو بار خودکشی مونا پس از قتل عام خانوادگی در شرق تهران

به گزارش مملکت آنلاین، شامگاه سه شنبه گذشته بود که پسر جوانی پای در پلیس آگاهی تهران گذاشت و از قتل 3 عضو یک خانواده خبر داد و پسر جوان به دستور بازپرس پرونده برای تحقیق در اختیار ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.

پیدا شدن اجساد اعضای یک خانواده در حمام

پسر جوان ادعا کرد یکی از دوستانم با دختر جوانی دوست است که دختر جوان همراه مادر، خواهر و ناپدری اش در طبقه پنجم یک ساختمان در شرق تهران زندگی می کند و چند شب قبل دوستم را به جلوی درخانه دختر جوان رساندم و خودم برای رفتن به سرویس بهداشتی وارد ساختمان شدم و به صورت اتفاقی به جای رفتن به سرویس بهداشتی در حمام را باز کردم که با جسد مادر خانواده و شوهر جدیدش روبرو شدم و از ترس در را بستم و سکوت کردم و به سرویس بهداشتی رفتم و سپس از خانه خارج شدم.

پسر جوان ادامه داد: در این مدت از ترس سکوت کردم اما عذاب وجدان داشتم به همین خاطر تصمیم گرفتم برای رهایی و رسیدن به آرامش ماجرا را به پلیس گزارش دهم.

همین کافی بود تا تیمی از ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران همراه بازپرس حبیب الله صادقی از شعبه 4 دادسرای امور جنایی برای تحقیق و بررسی حرفهای پسر جوان به محل جنایت اعزام شوند.

کارآگاهان بامداد چهارشنبه بود که با شکستن قفل در آپارتمان وارد خانه شدند، داخل خانه به هم ریخته بود و ماموران با توجه به اظهارات پسر جوان به سمت حمام خانه رفتند با جسد متعفن شده زن و مرد در حمام روبرو شدند که کارشناسان پزشکی قانونی اعلام کردند یک 40 روز مرگ این زن و مرد می گذرد.

بررسی ها داخل خانه ادامه داشت که ماموران به بشکه ای که در حمام بود مشکوک شدند وقتی در بشکه باز شد ماموران با بقایای جسد دختر خانواده روبرو شدند و مشخص شد عاملان جنایت سعی داشتند به استفاده از اسید داخل بشکه اجساد را از بین ببرد تا ماجرای این جنایت هولناک را پنهان کنند.

دستگیری عاملان قتل عام خانوادگی در شرق تهران

تحقیقات نشان از آن داشت که اجساد متعلق به مادر 42 ساله و دختر 20 ساله و شوهر صیغه ای مادر خانواده است و این در حالی بود که هیچ اثری از دختر بزرگ خانواده که مونا 24 است در صحنه جنایت نبود.

کارآگاهان در ادامه تحقیقات پی بردند که مادر خانواده سالها قبل از همسرش جدا شده است و زنی پولدار است اما هیچ اثری از 2 خودروی لوکس و وسایل با ارزش داخل خانه نبود و حتی در گاوصندوق داخل خانه نیز باز بود و همه چیز به سرقت رفته بود و سناریوی مرموز نبود دختر خانواده بود که احتمال می رفت مونا در این جنایت هولناک نقش دارد و در ادامه بازپرس پرونده دستور بازداشت دختر جوان را صادر کرد.

تیم جنایی خیلی زود پی بردند که مونا چند سالی است که از شوهرش جدا شده و مدتی است با پسر جوانی آشنا شده است و با توجه به اینکه احتمال می رفت مونا در خانه پسر جوان باشد به خانه وی رفته و مونا و پسر 19 ساله دستگیر شدند.

مونا در همان ابتدا به قتل مادر، خواهر و شوهرمادرش به دست دوست پسر مورد علاقه اش که مجید نام دارد اعتراف کرد و ماموران خیلی زود مجید را دستگیر کردند.

قتل عام اعضای خانواده به دست سارق آشنا

مونا 25 ساله که در ماجرای قتل عام اعضای خانواده اش دستگیر شده می گوید من قصد سرقت داشتم و اصلا فکر نمی کردم که مجید قصد کشتن اعضای خانواده ام را دارد.

پدر و مادرت از هم جدا شدند؟

بله، 12 سالم بود که پدر و مادرم از هم جدا شدند و مادرم دخترانش را در خانه گذاشت و رفت و دیگر کسی از او اطلاع نداشت و در این سالها من برای خواهرانم مادری می کردم.

پدرت ازدواج کرد؟

یک سال بعد از جدایی، پدرم با اصرارهای من ازدواج کرد، چون نمی خواستم تنها باشد.

رابطه ات با پدرت خوب بود؟

اوایل خوب بود ولی یکبار به مشهد رفتم و توانستم با مادرم تلفنی صحبت کنم که بعد از آن پدر متوجه ماجرا شد و رابطه مان کمی با هم بد شد.

رابطه ات با نامادری ات چطور بود؟

روزهای اول رابطه خوبی نداشتیم اما بعد از اینکه باردار شد رابطه اش با من بهتر شد.

تا حالا عاشق شدی؟

پسرعمه ام به من علاقه داشت اما من او را مسخره می کردم اما بعد از مدتی متوجه شدم خودم نیز به او علاقه پیدا کردم اما دیر شده بود.

چرا؟

پسر عمه ام ازدواج کرد.

تو هم ازدواج کردی؟

بله، اشتباه کردم، در حالیکه با پدرم درگیری داشتم پسر عمه ام نیز ازدواج کرد و از روی لجبازی به یکی از خواستگارانم جواب مثبت دادم اما بعد از 4 سال در حالیکه یک دختر 3 ساله داشتم بخاطر کتک کاری و بدرفتاری های شوهرم تصمیم به جدایی گرفتم.

دخترت با خودت زندگی می کند؟

نه، مادرم وقتی طلاق گرفتم گفت پولی ندارد که هزینه دخترم کند و من نیز بیکار بودم به همین خاطر دخترم را به پدرش سپردم.

رابطه ات با مادرت خوب بود؟

مادرم به الناز علاقه بیشتری داشت و همیشه با هم بحث می کردیم و می گفت یک مفت خور به خانه آوردم در حالیکه من نزدیک به 60 میلیون تومان که از قبل پس از انداز کرده بودم در چند نوبت به مادرم داده بودم.

به همین خاطر نقشه قتل کشیدی؟

نه، من اوایل مهرماه بود که با آرش در پارک آشنا شدم و در این مدت به هم علاقه مند شدیم و اصلا قصد کشتن نداشتم و فقط می خواستم دزدی کنم.

چطور به فکر سرقت افتادی ؟

یک روز مادرم خواسته بدی از من داشت که عصبانی شدم و از خانه خارج شدم و به پارک رفتم که آرش وقتی فهمید مادرم چه خواسته شومی از من داشته عصبانی شد و گفت دیگر اجازه نمی دهد من به خانه بازگردم که در آن صحنه مجید نیز حضور داشت و پیشنهاد داد که از مادرم سرقت کنیم که هم خودش به پول برسد هم من به پول می رسم و می توانم به دنبال زندگی خودم بروم.

آرش موافق بود؟

نه، اصلا هر روز مخالفت می کرد.

نقشه سرقت چه بود؟

من و آرش به خانه رفتیم و مادرم از رابطه من و آرش با خبر بود، که شب از بیرون غذا گرفتیم و آنها مسموم کردیم که بعد از بیهوش شدن مادر، خواهر و شوهر مادرم مجید وارد خانه شد که دور از چشم ما اول خواهرم الناز را به قتل رساند و سپس مادر و شوهر مادرم را که به هوش آمده بودند به قتل رساند.

تصمیم به قتل داشتید؟

نه، مجید مست بود ، من و آرش ترسیده بودیم و نمی توانستیم مخالفت کنیم و بارها مجید مرا تهدید می کرد که اگر حرفی بزنم ما را هم مثل اعضای خانواده ام به قتل می رساند.

جسد خواهرت داخل بشکه اسید بود؟

مجید می خواست با ظرف اسید اجساد را از بین ببرد تا راز این قتل پنهان بماند.

بعد از قتل به خانه بازگشتی؟

2 بار برای برداشتن لباس از به خانه بازگشتم اما از ترس هیچ وقت جرات نکردم به سراغ اجساد داخل حمام بروم.

چرا بعد از قتل در محل شیرینی پخش کردی؟

از خوشحالی نبود، مادرم در آن محل با چند نفر درگیر شده بود که من برای اینکه آنها از مادر و خانواده ام ناراحت نباشند شیرینی پخش کردم.

عذاب وجدان داری؟

بله، هرشب و حتی الان هم در بازداشتگاه کابوس می بینم و شب ها با قرص می خوابم.

شنیدم دست به خودکشی زدی؟

بله، 2 بار با خوردن قرص دست به خودکشی زدم اما آرش مرا به بیمارستان رساند و از مرگ نجات پیدا کردم.

حرف آخر؟

بیشتر از همه ناراحت خواهرم الناز هستم که بیگناه بود و اول جوانی به قتل رسید. باور کنید اصلا قصد قتل نداشتیم و همه این اتفاقات از سوی مجید بود و تا آخر عمر نمی توانم خودم را ببخشم و نمی دانم چه آینده ای در انتظارم است.

بنا بر این گزارش، متهمان برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران قرار دارند.


انتهای پیام/

ارسال نظر