به گزارش مملکت آنلاین، ماشین امروز، فقط مجموعهای از قطعات مکانیکی نیست؛ «دستگاه محاسباتی روی چرخ» است که مثل گوشی، با بهروزرسانی نرمافزار رشد میکند. نقشههای زنده، کمکرانندههای مرحلهای، دستیارهای صوتی، مدیریت مصرف باتری و حتی شخصیسازی فرمان و تعلیق، همگی در قالب بستههای نرمافزاری فعال و غیرفعال میشوند و همین فاصلهی بین «خرید» و «نوآوری» را کوتاه کرده است. اما این رفاه دیجیتال یک پیامد مهم دارد: خودرو شروع میکند به تولید و تبادل داده، از الگوی رانندگی و مقصدهای پرتکرار تا وضعیت سلامت قطعات. اگر این دادهها درست مدیریت نشوند، ریسکهای تازهای ایجاد میشود؛ از نقض حریم خصوصی گرفته تا حملات سایبری که میتواند در بدترین حالت ایمنی را تحت تأثیر قرار دهد. به همین دلیل، سازندگان در نسل جدید خودروها معماری الکترونیکی را بازطراحی کردهاند: رایانههای حوزهای و واحدهای کنترل متمرکز جای صدها ECU پراکنده را میگیرند، لایههای ایمنی نرمافزاری روی مسیرهای حیاتی سوار میشوند و ارتباطات داخلی رمزنگاری و بخشبندی میگردد تا اگر یک ماژول آسیب دید، بقیهی سامانهها مصون بمانند. در این مدل، «کیفیت تجربهی کاربر» و «امنیت کارکردی» دو روی یک سکهاند: رابط کاربری باید ساده باشد و حواس راننده را پرت نکند، و در عین حال باگ یا تنظیم نادرست نباید هیچوقت به فرمان یا ترمز راه پیدا کند.
صورتمسئلهی اقتصادی نیز عوض شده است. خودروسازان دیگر تنها با «قطعهی بیشتر» تمایز نمیسازند، بلکه با «ویژگی نرمافزاری قابلآپدیت» ارزش میآفرینند؛ اما اگر این ویژگیها صرفاً دیوار پرداخت جدید باشند بیآنکه بهبود واقعی در تجربه ایجاد کنند، اعتماد بهسرعت از دست میرود. مردم انتظار دارند خودرو مثل گوشی، وصلهی امنیتی منظم و ارتقای معنادار بگیرد، آن هم برای سالها بعد از فروش. این یعنی مسئولیتی دائمی برای زنجیرهی تأمین: از سنسور و رادار تا واحد پردازش مرکزی باید در دورهی طولانی پشتیبانی شوند و نسخهپذیری ایمن بهصورت شفاف پیاده شود؛ اگر بهروزرسانی شکست خورد، خودرو باید به وضعیت پایدار بازگردد و هیچ بهبودی نباید قفل ایمنی را دور بزند. روی دیگر سکه، تجربهی درونکابین است: ناوبری و رسانه باید روان و هماهنگ با گوشی کار کنند، دستیار صوتی باید زبان و لهجهی کاربر را بفهمد، و نمایش اطلاعات باید از شلوغی دور باشد. حاکمیت داده نیز تعیینکننده است: مالکان باید بدانند چه چیزی جمعآوری میشود، چگونه ناشناسسازی و برای چه مدتی نگهداری میگردد، و کی حق دارند رد پای خود را پاک کنند. در نهایت، خودرو نرمافزارمحور تنها زمانی موفق است که این سهضلعی «ارزش ملموس برای راننده، امنیت بیقید و شرط، و پشتیبانی پایدار» همزمان برقرار باشد؛ وگرنه فناوری زیاد با کیفیت پایین، فقط پیچیدگی اضافه میکند.
برای ایران، این گذار دو مسیر اصلی دارد. مسیر نخست خودروهای وارداتی یا مونتاژی است که بسیاری از خدماتشان به ابرهای خارجی تکیه دارد و ممکن است بهخاطر محدودیتهای اتصال، بخشی از قابلیتها در دسترس نباشد. راهحل عملی، طراحی «آفلاینپسند» است: ناوبری با نقشههای محلی بهروزرسانیشونده، دستیارهای سبک رویدستگاه برای فرامین پایه، و بستههای بهروزرسانی که در نمایندگی یا از طریق شبکهی داخلی دانلود و بهصورت ایمن نصب میشوند. مسیر دوم، ساخت اکوسیستم بومی روی همین پلتفرمهای نرمافزاری است: بیمهی مبتنی بر شیوهی رانندگی، پرداخت درونکابین برای عوارض و پارکینگ، خدمات پس از فروشِ هوشمند، و مدیریت ناوگان برای کسبوکارها. تا زمانی که استانداردهای «امنیت سایبری خودرو» و «مالکیت/انتقال داده» در سطح ملی روشن نشود، این خدمات یا خاموش میمانند یا بهصورت جزیرهای اجرا میشوند. قواعد ساده اما کلیدی لازم است: دادهی خام رفتار راننده بدون رضایت صریح نباید از خودرو خارج شود؛ نگهداری طولانی باید با هدف مشخص و زمانبندی محدود باشد؛ و هر تغییر در شمارهنسخه یا وضعیت ایمنی باید در دفترچهی دیجیتال خودرو ثبت شود تا بازار دستدوم نیز شفاف گردد. از سوی دیگر، نمایندگیها و تعمیرگاههای مجاز باید آموزش ببینند تا با ابزارهای رسمی، عیبیابی نرمافزاری و بهروزرسانی را استاندارد انجام دهند و از «دستکاریهای غیراصولی» پرهیز شود. اگر خودروسازان و نهادهای مقرراتگذار روی این چارچوب به تفاهم برسند، خودروی نرمافزارمحور در ایران از «ویژگیهای خاموش و ناقص» به «خدمات قابل اتکا و قابلبهروزرسانی» تبدیل میشود.
انتهای پیام/