به گزارش مملکت آنلاین، عینکهای هوشمند نسل تازه با وعدهای متفاوت بازگشتهاند: نه یک نمایشگر شلوغ مقابل چشم، بلکه دستیار همیشه نزدیک که با صدا و ژست کار میکند و فقط هر وقت لازم شد، تصویری کوتاه یا راهنمایی کوچکشده نشان میدهد. تولیدکنندگان از تجربهی نسلهای قبلی آموختهاند که وزن زیاد، گرمای مزاحم و زاویه دید محدود، استفادهی روزمره را فرساینده میکند؛ بنابراین تمرکز را از تماشا به شنیدن و گفتن منتقل کردهاند. امروز شقیقههای عینک خانهی میکروفونهای چندگانه، پردازندههای کممصرف و بلوتوث پایدار است؛ نرمافزار نیز بهجای منوهای پیچیده، روی فرمانهای طبیعی مثل «این گفتگو را خلاصه کن»، «این تابلو را ترجمه کن» یا «همین صحنه را برایم توضیح بده» تنظیم شده است. بخش عمدهی پردازش روی گوشی همراه یا خودِ عینک انجام میشود تا تأخیر پایین بماند و مصرف داده کنترل شود؛ اگر اتصال در دسترس بود، کارهای سنگینتر به سرورهای ابر مجازی سپرده میشود. این دستگاه، دستگاهی است که میتواند یک روز کاری دوام بیاورد، در خیابان شلوغ گفتار کاربر را از نویز جدا کند و بدون جلب توجه، عکس یا ویدئوی کوتاه بگیرد. تفاوت فلسفی هم مهم است: این عینک قرار نیست جایگزین کامل گوشی شود؛ نقش آن میانبُر طبیعی برای لحظاتی است که دستها پر است یا نگاه باید روی مسیر بماند: از ثبت یک ایدهی فوری تا دریافت دستورالعمل قدمبهقدم هنگام تعمیر یا راهبری.
کاربردهای واقعی همین حالا هم شکل گرفتهاند. خبرنگار میتواند مصاحبه را با اعلام واضح ضبط شروع کند، بگذارد سیستم همزمان متننویسی کند، به نقاط مهم برچسب بزند و در پایان جلسه، خلاصهای تمیز بگیرد؛ دانشجو در کارگاه یا آزمایشگاه، نکات استاد را بدون برداشتن گوشی ثبت میکند و از دستیار میخواهد نکات کلیدی را دستهبندی کند؛ راهنمای تور یا مامور امداد میتواند با یک اشاره، تصویر زنده را برای کارشناس دوردست بفرستد و راهنمایی دستی دریافت کند؛ گردشگر تابلوها و منوها را آفلاین ترجمه میکند و مسیر قدمبهقدم را با توضیح صوتی میشنود. اما هرجا ضبط و تحلیل صحنه در میان است، مسئولیت اخلاقی و حقوقی هم هست. باید به اطرافیان اطلاع داد که ضبط در جریان است. نشانگر نوری آشکار و اعلان صوتی کمک میکند و باید روشن باشد دادهها کجا ذخیره میشود، چه کسی به آنها دسترسی دارد و چه زمانی حذف میشوند. ملاحظات فنی هم تعیینکنندهاند: در آفتاب تند، رفلکس لنز میتواند تصویر را خراب کند؛ لنز طبی و فاصلهی کانونی باید با نسخهی کاربر سازگار شود؛ باتری کوچک یعنی برنامهریزی برای شارژ؛ و اگر کاربر کلاه ایمنی یا ماسک میزند، طراحی دستهها و ضخامت شقیقهها باید مزاحم تجهیزات حفاظتی نباشد. سازندگان برای کاستن از تنش اجتماعی، کنترلهای سریع حریم خصوصی، خاموشکن سختافزاری برای دوربین و میکروفون و حالتهای آفلاین را افزودهاند تا کاربر بتواند در موقعیتهای حساس، صرفاً از دستیار متنی یا گفتاری بهره ببرد.
برای ایران، این رده از گجت هم فرصت است و هم آزمون بلوغ. فرصت از آنروست که دستیارهای زبانی جدید به فارسی و لهجهها نزدیکتر شدهاند و میتوانند نقش مترجم همراه و منشی میدانی را بازی کنند؛ کاربرانی که اینترنتشان پایدار نیست، میتوانند از حالتهای رویدستگاه برای خلاصهسازی، یادداشتبرداری و ترجمهی متون کوتاه بهره ببرند و فقط برای کارهای تصویری سنگین به ابر متکی باشند.
اگر قصد خرید دارید، هنگام انتخاب به چند نکتهی عملی دقت کنید: وزن واقعی روی بینی و گوش (نه فقط عدد کاتالوگ)، کیفیت میکروفون در خیابان شلوغ و باد مخالف، دوام باتری و سرعت شارژ قاب، کارکرد آفلاین برای فرامین پایه، شفافیت سیاست ذخیرهسازی و حذف داده، سازگاری با لنز طبی و تجهیزات ایمنی، و امکان استفاده از «حالت خصوصی» که دوربین را فیزیکی یا نرمافزاری قفل میکند. برای کسبوکارها و رسانهها، بهترین راه ورود، تدوین دستورالعمل است: کجا ضبط مجاز است و چگونه باید به افراد حاضر اطلاع داد؛ دادهها چهقدر و کجا نگهداری میشوند؛ چه کسی حق بازبینی دارد؛ و در صورت درخواست، حذف چگونه انجام میشود. آموزش کوتاه عملی به کارکنانی که از عینک استفاده میکنند از نحوهی اعلام ضبط تا شیوهی پاسخ در برابر اعتراض اطرافیان بخش مهمی از پذیرش اجتماعی است. در نهایت، اگر با انتظار درست سراغ این دستگاه برویم، عینک هوشمند» از یک کنجکاوی گجتی به ابزاری مفید تبدیل میشود: یک رابط کمدردسر برای ثبت و یادآوری، یک مترجم همراه برای سفر و کار، و یک دستیار صوتی که باِ نگاه و دست را سبک میکند بیآنکه وانمود کند قرار است جای همهچیز را بگیرد.
انتهای پیام/