بانوی عمارت قجری کیست؟
نقد سریالهای بانوی عمارت و بی قرار- نویسنده: ماه منیر داستانپور
به گزارش مملکت آنلابن ، این شبها، شاهد پخش سریالی با عنوان بانوی عمارت از شبکه سه سیما هستیم که توانسته در همین ابتدای کار، مخاطبان زیادی را به خود جلب کند. داستانی عاشقانه که در بستر تاریخ قجری و اتفاقات و رویدادهای آن زمان، روایت میشود تا به بهانهی قصه، با نگاهی هنرمندانه، یادآورمان شود که در دورهی سیاه پادشاهان، چه بر مردم مظلوم و ستمدیدهی ایران گذشته!
این درام خانوادگی اجتماعی که توانسته هر نوع سلیقهای را با خود همراه کند؛ به کارگردانی عزیزالله - حمیدنژاد که سریال پربینندهی چرخ فلک را در کارنامهی خود دارد؛ و تهیه کنندگی مجید مولایی ساخته شده که سریال پرطرفدار نابرده رنج، پیش از این از او به نمایش درآمده. همکاری این دو، نمیتواند در جذابیت این سریال بی تأثیر باشد. اما حضور بازیگران موفق سینما همچون پانتهآ پناهیها، غزل شاکری و نیز اندیشه فولادوند در این نمایش تلویزیونی قابل توجه است. هنرمندانی که پیش از این، بازی موفق برخی از آنها را در سریال پربینندهی شهرزاد، ساختهی حسن فتحی دیده ایم و به نوعی موفقیت گروه تولید این کار را تضمین میکنند. اگرچه بازیگران تئاتر همچون حسام منظور و یا هنرمند تازه وارد آن مریم مؤمن نیز حضور شایستهای در این درام تاریخی داشتهاند.
موضوع قابل توجه دیگر، پرداختن به برههای از تاریخ قاجار است که تا به حال مورد توجه کارگردانی قرار نگرفته، بخشی از تاریخ که در آن، دست مظلومان از آستین میرزا رضای کرمانی بیرون آمده و شاهی را که نیم قرن بر ایران حکومت کرده، به هلاکت میرساند.
اما برای شخصیت پردازی غیرکلیشهای و واقع بینانه باید از احسان جوانمرد، نویسندهی این سریال تشکر کنیم. داستانی پر از شخصیتهای خاکستری که گاهی تا آستانهی سیاهی حرکت میکنند؛ اما پا در محدودهی تاریک وجودشان نمیگذارند. در این سریال میبینیم که افسرالملوک و خدمتکار وفادارش جواهر، بهعنوان نمونهای از جامعهی آن زمان وابسته به جادو و خرافهاند. آیینهای سنتی نیز در این نمایش تلویزیونی دیده میشود؛ که از نکات مورد توجه است.
اما از جذابیتهای دیگر سریال که مربوط به بخش فنی و آن سوی دوربین آن است؛ میتوان از طراحی صحنه و لباس جذاب کار، نام برد که به نگاه بیننده زینت میدهد. اما به راستی بانوی عمارت کیست که از قسمت اول تا حال که قدم به دههی دوم پخش آن گذاشتهایم؛ هنوز به هویت آن پی نبردهایم؟! خواهر شازده یا سه همسر او که هنوز هویت سومین نفر از آنان مشخص نیست !
در آخر باید از گروه تولید برای ساخت سریالی قابل اعتنا که با توجه به هزینهی اندکش در مقایسه با کارهای مشابه، تشکر کنیم و امیدوار باشیم بر تعداد این دست نمایشهای تلویزیونی افزوده شود. چرا که همهی مردم توان پرداخت هزینهی تئاتر را ندارند یا نمیتوانند فرصتی برای تماشای آن در برنامهی کاری پر ترافیک خود پیدا کنند.
بیقراری
سریال دیگری که در حال تماشای آن از شبکهی دوم سیما هستیم؛ مجموعهی بیقرار است. داستان زنی بزهکار که برای یافتن دوبارهی دخترش به عنوان خدمتکار به خانهی پدرخواندهی او میرود. او قصد دارد حضانت دخترش را از طریق دادگاه، بگیرد ولی با دخالتهای همسر سابقش دچار مشکل شده و در آخر فرزند او هانیه، همراه با خانوادهی دکتر به فرانسه مهاجرت میکنند. با ورود برادر شوهر سابق رعنا، و مشکلات فراوانی که برای او درست میکند؛ اتهام بیماری روانی به او زده شده و در بیمارستان بستری میشود. و... فلورا سام که در گذشته از او طنزهای اجتماعی نشانی و همسایهها را در تلویزیون دیدهایم؛ نویسندگی و کارگردانی این سریال ماجرایی را برعهده دارد. بی قرار در دو فصل ساخته شده و فیلمبرداری آن در چند شهر میگذرد. دو فصل که با وقفهای چند ساله ساخته شده و به عقیدهی منتقدان، به همین علت دچار افت تماشاگر شده است. داستان رعنا، گرچه چندان تازه و به روز نیست و بارها چنین درامهای مادرانهای را در قاب تلویزیون دیدهایم؛ اما شخصیت رعنا با سایر مادران این داستانها متفاوت است. انگار او از اشتباه کردن نمیترسد؛ عبرت نمیگیرد و همچنان خطر را در آغوش میگیرد. خیانت در امانت را زمانی که در خانهی دکتر به مدارک دستبرد زد؛ دیدیم؛ و ورود به زندگی زناشویی علی، دوستدار سابقش را تماشا کردیم. از طرفی او به امام رضا متوسل میشود ولی از کارهای غلطی که در گذشته کرده؛ توبه نمیکند.
فلورا سام به خوبی توانسته شخصیت زنانی این چنینی را به نمایش در آورد. زنی که قربانی معضلات اجتماعی شده، ناجی پر مهری نداشته و خودش نیز تلاش نکرده تا خود را از منجلاب نجات دهد و هر لحظه بیشتر در سیاهیها فرو میرود. لاله اسکندری نتوانسته این شخصیت چند بعدی را به خوبی در خود بوجود بیاورد. از اینها گذشته نقاط ضعف این سریال پررنگ تر از نقاط قوت آن است. انتخاب بازیگر به خوبی صورت نگرفته و گزینههای بهتری از لاله اسکندری برای این نقش پرتنش وجود داشته؛ کمااینکه بازیگران آن قبل از این هم در نقشهایی مشابه، حضور داشتهاند و توقع یک اتفاق جذاب از حضور آنها در سریال نمیرود. داستان همیشه قابل پیش بینیست. و گویا تهیه کننده خواسته سکانسها را با کمترین هزینه جلو ببرد.
در نهایت؛ با اینکه فلورا سام تمام تلاش خود را کرده تا کاری مورد رضایت بیننده به روی آنتن ببرد؛ اما اینکه تا چه حد موفق بوده را باید به بعد از اتمام سریال موکول کنیم.